خُــــدایـــآ!
بیـــا قَـــدَمـــ بِـــزَنیمــ
... سیـــگآر از مَــن! بـــــآران از تــــو!
خُــــدایـــآ!
بیـــا قَـــدَمـــ بِـــزَنیمــ
... سیـــگآر از مَــن! بـــــآران از تــــو!
این نظر توسط فریبا در تاریخ 1392/09/19 و 17:34 دقیقه ارسال شده است | |||
گهگاهی که دلم میگیرد......
باخودم میگویم... به کجا باید رفت..؟؟؟ به که باید پیوست..؟؟؟؟؟؟ به که باید دلبست..؟؟؟؟ به دیاری که پراز دیوار است؟؟؟؟؟به امینی که امانت خوار است؟؟؟؟؟؟؟ به رفیقی که خیانت کار است؟؟؟؟؟یا به افسانه ی عشق؟؟؟؟ گریه ام میگیرد...... |
این نظر توسط ♥ღ♥ღ پروانه سرگردان ♥ღ♥ღ در تاریخ 1392/09/19 و 12:58 دقیقه ارسال شده است | |||
شبی غمگین شبی بارانی سرد مرا درحسرت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار اوماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد به من می گفت که تنهایی غریب است ببین باغربتش بامن چه هاکرد اوهرگز شکستم رانفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد........ |
این نظر توسط ♥ღ♥ღ پروانه سرگردان ♥ღ♥ღ در تاریخ 1392/09/19 و 12:55 دقیقه ارسال شده است | |||
با اجازه این آدرس وبتو هم لینک کردم |